به گزارش همشهری آنلاین، بیشک سرود «سلام فرمانده» به واسطه دربرگیری جهانیاش از قالب یک سرود فراتر رفته و تبدیل به یک «پدیده فرهنگی» در سطح جهانی شده است. باید این پدیده با دقت بررسی شود تا عناصری را بازشناخت که اثری را با نگاه محلی به جهان عرضه کرده است. اینکه برای جهانی بودن باید بومی بود نه یک جمله قصار است و نه یک شعار تهی، بلکه واقعیتی است که نمود آن را در «سلام فرمانده» میتوان مشاهده کرد.
سالها بود که همیشه آرزوی یک اثر خوبِ ارزشیِ گیرای همه پسند که بتوان آن را به جای آهنگهای پاپ و جوان پسند امروزی بر زبان و زمزمه نوجوانان دید و شنید، بر دلها مانده بود. «سلام فرمانده» به یکباره آمد و نه تنها تمام کشورمان را در نوردید بلکه به فاصله کوتاهی مرزها را نیز پشت سر گذاشت و هر روز با اجرایی جدید و با زبانی نو از خیل عظیم دوستداران این آهنگ و بخصوص مضامین ارزشیاش میبینیم و میشنویم. این «پدیده فرهنگی» شور و شوق و هیجانی در میان کودکان و نوجوانان کشورمان ایجاد کرده است که کمتر طی دههای گذشته شاهد این سطح از تاثیرگذاری بودهایم.
«سلام فرمانده» برآمده از دل فرهنگ
از اسفندماه سال ۱۴۰۰ که «سلام فرمانده» داشت در فضای مجازی دست به دست میشد و به اشتراک گذاشته میشد، مثل تمام کارهایی که در حال رشد و دیده شدن هستند، هم منتقد داشت هم موافق و در حال سپری کردن روند معمولی خود بود. این روند کاملا طبیعی بود. اما هرچه جلوتر میرفت، میزان گسترش و فراگیری این اثر به شکلی غیرمعمول در حال افزایش بود و به همان میزانی که به دنبال خود موفقیت داشت، با انتقاداتی نیز مواجه میشد.
به زعم منتقدین آمیختگی لحن حماسی سرود با حرکات فیزیکی و مشارکت فعالانه در اجرا، متن هویت بخش شعر به شخصیت دهه نودیها و محتوای آرمانی و اعتلاطلب برآمده از فرهنگ مهدویت، از زیرمتنهای جذاب این سرود است که به گمانم در جلب نظر کودکان و نوجوانان که ذاتا قرابت بیشتری با فطرت سالم و پاک خود دارند، موثر افتاده است.
مهمترین اشکال برخی منتقدان بر محتوا و نحوه اجرای سرود است که به زعم آنان ماهیت ایدئولوژیک دارد. دامنه بحث در خصوص این اشکال و حواشی آن گسترده است، اما باید دقت کرد که ایدئولوژی با فرهنگ متفاوت است.
به نظر میرسد آنچه در محتوای این سرود نمود یافته بیشتر از جنس فرهنگ است تا ایدئولوژی!
توضیح اینکه اصل مهدویت و انتظار هرچند یک اعتقاد شیعی است، اما در طول قرنها به عمیقترین لایههای فرهنگی جامعه ایران نفوذ کرده و به راحتی نمیتوان آن را به یک امر سیاسی و ایدئولوژیک تقلیل داد. متاثر از مفهوم تاریخی و فرهنگی «انتظار» است که امیدواری به آینده و باور به پایان همه مصائب و رنجها در ادبیات و فرهنگ عمومی ما به شکل جدی انعکاس یافته است.
مفهوم «امام زمان» نیز در فرهنگ ایرانی به عنوان یک پناهگاه مقدس شناخته شده است و ربط چندانی به سیاست ندارد.
اما چیزی که برای تمام کارشناسان اهمیت داشت و همه هم در موردش متفقالقول بودند این بود که قطعا عنصر یا عناصری در این «اثر» / «پدیده فرهنگی» هست که منجر به اقبال جهانی «سلام فرمانده» شده است و به شدت تشنه فهمیدنش بودند.
لایت موتیف اصلی یا ملودی مهمترین دلیل اقبال «سلام فرمانده»
پس از بررسیها و بحث و نتیجهگیریهایی که کارشناسان مختلف در این خصوص انجام دادند، عموم نتیجهگیریها به مهمترین عنصر این اثر به ملودی یا «لایت موتیف» اصلی آهنگ «سلام فرمانده» معطوف شد. یعنی مهمترین ویژگی که باعث اقبال و فراگیر شدن سرود مذکور شده، دارا بودن یک تم و آهنگ بسیار جذاب است. کارشناسان با ریز شدن در همین ویژگی باز هم به این نتیجه رسیدند که از لایت موتیف یا همان ملودی، بخش اول ملودی «سلام فرمانده» زیباترین و جذابترین قسمت این اثر محسوب میشود و همین ابتدای میزان که میگوید: «سلام فرمانده…» «سلام فرمانده سلام از این نسل غیور جامانده… سلام فرمانده سیدعلی دههی نودیهاشو فراخوانده…»
قطعا ایراد فنی گرفتن از این اثر بخصوص برای اهل فن کاری بسیار سهل و آسان است زیرا دارای ایراداتی هم در شعر و هم در ساختار موسیقی است، اما پیدا کردن نقاط قوت و موفقیت این اثر کار هرکسی نیست و بسیاری که مدام ایرادات متریک و عروضی شعر را برمیشمارند، هنوز نتوانستهاند در سطح همین استدلالات، نقاط قوت آن را نیز بیان کنند.
شعر محاورهای، قدرت «سلام فرمانده»
ازاینرو و با توجه به تمام آنچه که منتقدین و کارشناسان در مورد این اثر نظر دادهاند و به انتقاد یا تحسین «سلام فرمانده» پرداختهاند، میتوان به این نتیجه رسید که مهمترین عامل موفقیت اثر مذکور، قطعا دو عنصر اصلی است. اول لایت موتیف یا همان آهنگ اصلی کلام که به شکلی بسیار شیرین و جذاب بر دل هر کسی مینشیند. حتی در تقسیمبندی زیبایی این ملودی، باید ۹۰ درصد موفقیت و جذابیت ملودی را به همان اولین میزان یا ملودی مصراع اول سلام فرمانده… نسبت داد.
و دومین عنصری که موفقیت این اثر را به همراه آورد محاورهای و خودمانی بودن کلام است. اتفاقا اینجا همین محاورهای بودن و همین قالبی که مردم در گفتار معمول و همیشگی و برای ارتباط برقرار کردن با یکدیگر از آن بهره میگیرند، همین باعث ایجاد حس خودمانی این اثر شده و شنونده آن را به شدت به خود و احساس و کلامش نزدیک میداند و بلافاصله با آن ارتباط برقرار میکند. ازاینرو شعر محاورهای هم ضعف و هم قدرت برای «سلام فرمانده» محسوب میشود.
یک نکته بسیار مهم را میتوان در این جا مطرح کرد که اتفاقا با وجود که از ساختار شعری این اثر ایراد فنی و عروضی گرفته میشود، همین نوع نوشتار کفِ جامعه باعث اقبال اثر شده است و اگر با نگاهی زبانشناسانه به زبان محاوره حاکم بر جامعه امروزی بنگریم، و اینکه قالب «سلام فرمانده» همان قالب کفِ جامعه است و ما نمیتوانیم قالب محاوره را با قالبهای گفتار و نوشتار رسمی مقایسه کنیم که حتما در این صورت ایراداتی در زبان محاوره برشمرده خواهد شد، لیکن اینجا محاوره، زبانِ بیواسطه «سلام فرمانده» شده تا مخاطب هم آن را بیواسطه دریافت کند و بپذیرد و دوست داشته باشد، چه این محاوره در قالب زبان رسمی گفتارو نوشتار مشکل داشته باشد چه نداشته باشد.
«سلام فرمانده» برآمده از حسی مشترک
ازاینرو مقایسه فن محاورهای که قطعا از سوی سازندگان این اثر هم ناخواسته صورت گرفته است، چون بیان طبیعی و جریان سیال ذهن خالق و آفریننده اثر بوده، را نمیتوان از آن به عنوان یک ایراد نام برد، چراکه «سلام فرمانده» به درستی و برحسب چینشی طبیعی و برآمده از حسی مشترک به وجود آمده است و چون از دل برآمده، پس لاجرم بردل نیز مینشیند.
و اما فراگیری این اثر چون دارای المانهایی مرتبط با احساسات مشترک و برانگیزاننده لایههای فطری و عاطفی آدمهاست، ازاینرو همچون بسیاری از آثاری که ورای مرز و نژاد و کشور و جغرافیا با اقبال همگانی مواجه میشوند، «سلام فرمانده» نیز در حال گسترش در ورای مرزها بوده و به زبانهای مختلفی خوانده و اجرا شده است. که این خواندنها و اجراها منهای بخش قابل توجهی از مخاطبین خارجی است که این اثر را شنیده و تنها به عنوان شنونده آن را دنبال کردهاند.
از اردبیل تا روسیه همنوا با «سلام فرمانده»
سرود «سلام فرمانده» با حضور جمعی از کودکان و نوجوانان ساکن مسکو، پایتخت روسیه در پارک پیروزی، محل موزه جنگ روسیه اجرا شد. همین صحنه را میتوان نقطه امیدوار کنندهای دانست که ما نه تنها میتوانیم راه تهاجم فرهنگی را ببندیم بلکه میتوانیم فرهنگ خوب و انسانساز خود را به خارج از مرزها و در سرتاسر جهان اشاعه دهیم و سرود «سلام فرمانده» با رکرود بیشسترین تعداد همخوانی و بیشترین تعداد کشورهای اجرا کننده این اثر و سرعت انتشار و گستره دربرگیریاش، این امید را دوباره در ما ایجاد کرد که واقعا میشود! و هر کاری با همت، پشتکار و ایمان شدنی است.
اجرای «سلام فرمانده» در کشمیر پاکستان
در آخر اینکه بسیاری از منتقدان درباره این پدیده فرهنگی نوشتند: تولید و پخش این سرود را در مجموع میتوان اتفاقی مثبت در فضای فرهنگی کشور دانست که به شرطعدم دخالت نهادهای غیرفرهنگی میتواند امتداد پیدا کند. هر چه باشد، طعم رضایت بخشی دارد اینکه بچه هامان به احترام امام زمان قیام کنند و هیجان و خنده و فریادشان را به اسامی زیبای حاج قاسم و میرزا کوچک و بهجت مزین کنند، تا اینکه خدای ناکرده ادبیات مبتذل و سخیف ساسی مانکن و تتلو را تکرار کنند!
نظر شما